هفته پیش دیدم برای یک اپلیکیشن جدید بورسی از طرف “تستادی” درخواست دادند که افراد علاقمند اعلام آمادگی کنند برای تست تجربه کاربری محصول جدیدشان. منم از سر کنجکاوی و تجربیات قبلی در یک شرکت بورسی، تمایلم رو اعلام کردم تا فرصتی برای مرور اطلاعاتی که از قبل راجب پلتفرم های شرکت های بورسی توی اون شرکت بدست آورده بودم را داشته باشم .
چیزی که بیشتر از سمت شرکت متقاضی اهمیت داشت، تست تخصصی UX محصولشان برای بهبود و راحتی فلو های کاربران بود. این موضوع خیلی برام جالب شد و خوشحال شدم که شرکت ها بیشتر اومدن سمت بهبود تجربه کاربری و تست های تخصصی اون تا توجه مضافی به رضایت کابرانشان داشته باشند. یکی از اصلی ترین دلایلش هم افزایش چشم گیر رقبا و رقابت میتواند باشه که به نظر میاد خوشبختانه شرکت های رو متوجه اولویت و اهمیت زیاد کاربرانشون کرده.
این موضوع باعث شد که علاوه بر اطلاعات قبلیم، تحقیق های تخصصی تری هم راجب اصول و موضوعات مهم در حوزه UX انجام بدم، و ببینم اکثر شرکت هایی که در حال ارائه خدمات طراحی و توسعه نرم افزار ها در این حوزه برای سایر شرکت هایی برپایه بورس هستند، یا شرکت هایی که پیشرو بودند در طراحی تجربه کاربری و رضایت بیشتری هم از سمت کاربرانشون بدست آورده بودند، در ایران و کشور های مختلف عموما به چه اصولی پرداختن. در نتیجه بعد از جمع بندی نتایج تحقیقاتم و انجام نشدن تست تستادی به خاطر بلاک شدن توی یکی از فلو های تست که هیچ جوره حل نشد، اومدم یک لیست خلاصه ای از اصول و معیار هایی که اولویت بالایی داشتند و بیشتر باید در طی فرآنید طراحی محصول بهشون پرداخته شود را از دید یک مدیر محصول نوشتم و میخوام باهاتون به اشتراک بزارم.
۱- تحقیقات کاربری (User Research):
برای بهبود تجربه کاربری محصولتان، اهداف و نیازمندی های واقعی کاربران را از طریق درک نیاز ها، رفتار ها و انگیزه هایشان بررسی کنید.
۲- ارزیابی مقایسه ای کاربردپذیری (Usability Benchmarking)
با ارزیابی، میزان کاربردپذیری سیستم خود را بسنجید و مقداری پایه به عنوان مرجع مشخص کنید. در آینده مرجعی برای سنجیدن کاربردپذیری پلتفرمتان خواهید داشت.
۳- کاربرد پذیری (Usability)
این اصطلاح پر اهمیت، به نحوه ارتباط کاربران شما با (UI) پلتفرم، و بررسی میزان کارآمدی، تاثیر گذاری و رضایت کاربران با محصول میپردازد.
۴- تجزیه و تحلیل وظیفه (Task Analysis):
روشی شامل درک و شناسایی راه های تعاملاتی است که کاربران در حین استفاده از محصول یا پلتفرم از خود به جای میگذارند .
۵- قابلیت یادگیری (Learnability):
طراحی که قابلیت یادگیری کاربر با فرآیند های دشوار و آسان قسمت های مختلف اپلیکیشن یا وبسایت را مشخص میکند.
۶- KISS:
قانون طراحی (Keep it simple Stuoid)، در جهت طراحی هر چه ساده تر سیستم و فرآیند ها است که بتوانیم به هدف کیلدی سادگی برسیم.
۷- قانون هیک (Hick’s Law):
قانونی برای تعیین مدت زمانی که کاربر صرف انتخاب با گزینه های موجود میکنند. با گزینه ها کمتر تصمیم گیری برای کاربر راحت تر است.
۸- اصول گِشتالت (Gestalt Principles):
پرکاربرد ترین قانون طراحی میگوید کاربران هر آیتم را در شکل ساده و جزئی از کل میبیند و آیتم ها جدا نیستند. یکدستی و یکپارچگی
۹- قانون فیت (Fitt’s Law):
مدل ریاضی برای پیشبینی اینکه با پارامتر های اندازه و مکان قرار گیری، رسیدن کاربر به هدف چقدر زمان بر است. اهداف بزرگتر و دسترسی آسان، زمان رسیدن به هدف را برای کاربر کمتر میکند.
۱۰- نرخ خطا (Error Rate):
تعداد خطاهایی که در طی یک بازه مشخص اتفاق می افتد و باید در حداقل ترین حالت باشد تا باعث صرف نظر کاربر برای ادامه فعالیت خود نشود.
۱۱- تعامل کاربر (User Engagement):
میزان مشارکت و درگیری کاربران در استفاده از محصول شما که اولویت بالایی در حفظ جذابیت و کاربرانتان دارد. هر چیزی در طراحی که به درگیری بیشتر کاربران با محصول منجر شود باعث بهبود رشد، کارکرد و سود دهی بهتر محصول شما میشود.
۱۲- نرخ تبدیل (Conversion Rate):
۱۲- نرخ تبدیل (Conversion Rate):
هر درصدی از کاربرانی که یک فرآیند و را از ابتدا تا انتها انجام میدهند و به نتیجه میرسانند، به نسبت کل کاربرانی که صرفا تا یک قسمت پیش می آیند ولی مسیر را تکمیل نمیکنند را با نرخ تبدیل مشخص میکنیم. در شرکت ها و استارتاپ های حوزه تجارت الکترونیک، خریداران را با نرخ تبدیل اندازه میگیرند.
۱۳- تحلیل شرایط (Context of Use Analysis):
تحقیق راجب جامعه هدف، انگیزه های کاربران، دیوایس های فیزیکی که پلتفرم روی آنها اجرا میشوند، محدودیت های فنی و هر مشکل دیگری که تجربه کاربری را تحت تاثیر قرار دهد شامل شود هست. اهمیت بالایی دارد زیرا در بهبود های منظم، کاهش هزینه ها و افزایش رضایتمندی در بازه کوتاه تر کمک شایانی خواهد کرد.
۱۴- تجزیه و تحلیل کلیک استریم (Clickstream Analysis):
جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات ترتیب و مسیر بازدید کاربران از اپ که حتما برای استراتژی پیشرفت و پیشبینی راه کاربران نیاز داریم.
۱۵- دسترسی پذیری (Accessibility):
۱۵- دسترسی پذیری (Accessibility):
راحتی و آسانی کار کاربر با پلتفرم، مهم ترین ملاک طراحی است. میزان سهولت در استفاده از آیتم ها و فیچر های پلتفرم، برای همه ی اقشار کاربران حتی افراد دارای معلولیت مثل کور رنگی شرط حیاتی هست.
۱۶- قانون ۸۰/۲۰ (۸۰/20Rule):
اصلی مهم در طراحی برای اینکه کاربر بتواند با ۲۰ درصد کار به ۸۰ درصد از نتایج و اهداف خود دست بیابند.
۱۷- تست ۵ ثانیه (5Secounds Test):
تجربه نشان داده، کاربران تا ۵ ثانیه بعد از ورود باید دسترسی کامل به طراحی کامل و (UI) را داشته باشند و شمای کلی پلتفرم شما را ببینند.
۱۸- قانون ۳ کلیک (3Click Rule):
قانون کاربران باید با سه کلیک به صفحات و نتایج مورد نظر خود دست پیدا کنند. در غیر این صورت با سردرگمی پلتفرم را ترک میکنند.